آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

آوای دلنشین

یازده ماهگی و تولد مامانی

سلام دختر کوچولوی مامان دوباره ماهگرد 11 از تولدت رو بهت تبریک میگم عسلکم تولد مامانی رو با یک روز تأخیر دیروز گرفتیم و شما هم مهمون افتخاری ما بودی و جمع خانوادگیمونو گرم تر و صمیمی تر کردی اینم عکسای دیروز:   اینم کادوی قشنگی که تو و بابایی برام گرفتین: اینم کادوی مامان جوون اینا و خاله سمیره: نتونستم دیروز عکسای خوبی ازت بگیرم چون به خاطر اتفاقاتی که برای پلاک ماشینمون افتاد و فکر کردیم که پلاکامونو دزدیدن هممون حالمون گرفته بود فقط چند تا عکس از مدلای خوابیدنت میذارم شاید بعداً عکسای خوبی از 11 ماهگیت گذاشتم البته اگه وقت کنم!!!   اینجا آماده شده بودی بریم بیرون اما اینقدر خسته ب...
18 مهر 1391

ترس های کودکانه

سلام عسلک مامان من همیشه تو خونه عسلک صدات میکنم ببخشید که چند روزه نرسیدم چیزی برات بنویسم. حیف که الان پیشم نیستی تا محححححححححححححکم بگیرم بچلونم و ببوسمت تا جیغت دربیاد . الهی بگردم برات که بدجووری مریض شدی و همش آب بینیت میاد و بینیتم زخم شده. ان شا ا... درد و بلات بخوره تو سر مامان کاشکی به جای تو من همیشه مریض بشم و مریضیتو نبینم هیچ وقت دخترکم تازه چند روز پیش وقتی پیش پرستارت بودی یهو با صورت می خوری زمین و زیر چشمت کبود میشه خییییییییییلی خدا بهت رحم کرده چون دقیقاً کنار میز عسلی می خوری زمین و خدا رحم کرده که لبه میز نخورده به چشمت امروز می خوام یکم از ترس هات بگم. اول از همه از یک عروسک سگی که خیییییییییییلی...
15 مهر 1391
1